تنهـــــــــــــــــــــايي...

۱۱۰ بازديد

بـايـد كـسـي را پـيـدا كـنـم ،

كـه دوسـتـم داشـتـه بـاشـد .

آنـقـدر كـه يـكـي از ايـن شـب هـاي لـعـنـتـي ،
آغـوشـش را بـراي مـن و يـك دنـيـا خـسـتـگـي ام بـگـشـايـد ...
هـيـچ نـگـويـد !
هـيـچ نـپـرسـد !
فـقـط مـرا در آغـوش بـگـيـرد ...
بـعـد هـمـانـجـا بـمـيـرم !
تـا نـبـيـنـم روزهـاي آيـنـده را ،
روزهـايـي كـه دروغ مـيـگـويـد ...
روزهـايـي كـه ديـگـر دوسـتـم نـدارد ...
روزهـايـي كـه ديـگـر مـرا در آغـوش نـميگيرد..
وروزهايي كه عاشق ديگري ميشود

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.