من انسانم ! شعري از غاده السمان

۱۶ بازديد

 

  من انسانم ! (شعري از غاده السمان - شاعر سوري)

 

 اگر به خانه‌ من آمدي

برايم مداد بياور ،مداد سياه

 مي‌خواهم روي چهره‌ام خط بكشم

 تا به جرم زيبايي در قفس نيفتم

 يك ضربدر هم روي قلبم تا به هوس هم نيفتم!

 يك مداد پاك كن بده براي محو لب‌ها

 نمي‌خواهم كسي به هواي سرخيشان، سياهم كند!

 يك بيلچه، تا تمام غرايز زنانه را از ريشه درآورم

 شخم بزنم وجودم را ... بدون اين‌ها راحت‌تر به بهشت مي‌روم گويا!

 يك تيغ بده، موهايم را از ته بتراشم، سرم هوايي بخورد

 و بي‌واسطه روسري كمي بينديشم!

 نخ و سوزن هم بده، براي زبانم

 مي‌خواهم ... بدوزمش به سق

 ... اين گونه فريادم بي صداتر است!

 قيچي يادت نرود،

 مي‌خواهم هر روز انديشه‌ هايم را سانسور كنم!

 پودر رختشويي هم لازم دارم

 براي شست وشوي مغزي!

 مغزم را كه شستم، پهن كنم روي بند

 تا آرمان‌هايم را باد با خود ببرد به آنجايي كه عرب ني انداخت.

 مي‌داني كه؟ بايد واقع‌بين بود !

 صداخفه ‌كن هم اگر گير آوردي ، بگير!

 مي‌خواهم وقتي به جرم عشق و انتخاب،

 برچسب فاحشه مي‌زنندم

 بغضم را در گلو خفه كنم!

 يك كپي از هويتم را هم مي‌خواهم

 براي وقتي كه خواهران و برادران ديني به قصد ارشاد،

 فحش و تحقير تقديمم مي‌كنند،

 به ياد بياورم كه كيستم!

 ترا به خدا ... اگر جايي ديدي حقي مي‌فروختند

 برايم بخر ... تا در غذا بريزم

 ترجيح مي‌دهم خودم قبل از ديگران حقم را بخورم !

 سر آخر اگر پولي برايت ماند

 برايم يك پلاكارد بخر به شكل گردنبند،

 بياويزم به گردنم ... و رويش با حروف درشت بنويسم:

 من يك انسانم !!

 من هنوز يك انسانم

 من هر روز يك انسانم!



تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد